- زمانی که اضطراب را تجربه می‌کنی، احتمال دارد علت آن میل تو برای کنترل چیزی خارج کنترل باشد.
- احساسات تو نیاز به تغییر یا کنترل ندارند، آن‌ها را تجربه کن.
- سهم تو در تغییر جهان کوچک است اما این سهم را دست کم نگیر و تمام تلاشت را برای آن بکن.
- بنویس. تنها با نوشتن می‌توانی ببینی کجا کنترل را به دیگران واگذار کرده‌ای.
- افکار مزاحم تحت کنترل تو هستند و باید توجه کنی آن‌ها چه نیازی را به تو یادآور می‌شوند.
- مشاهده کردن را بیاموز.
- سعی در کنترل دیگران تنها آتش نفرت را در دل آن‌ها روشن می‌کند.
- “من برنده‌ام تو برنده‌ای” با این طرز فکر نیازی به کنترل دیگران نداری.
- سعی در کنترل دیگران استعدادهای آن‌ها را می‌کشد.
- دیگران را همان‌گونه که هستند بپذیر.
- تنها زمانی می‌توانی راه درست را انتخاب کنی که تمرکزت را از روی چیزهایی که تحت کنترلت نیست، برداری.
- کنترلگری مثل مسابقه‌ی طناب‌کشی است. چه مسابقه را ببری و چه ببازی، جای زخم طناب روی دستت می‌ماند.
- روی هدفت تمرکز کن اما اجازه نده تمرکز به کنترلگری کشیده شود.
- کنترلگری تنها وقت و انرژی تو را هدر می‌دهد. برای رسیدن به هدف، راه‌های بسیار ساده‌تر و کم‌هزینه‌تری وجود دارد.